رنج عشقی کشیده ام که مپرس
درد دردی چشیده ام که مپرس
در طریقی که نیست پایانش
بر و بحری بریده ام که مپرس
دیده ام صورتی که دیده ندید
معنیی را شنیده ام که مپرس
گفته ام نکته ای تو را که مگو
خط به حرفی کشیده ام که مپرس
بلبل مست گلشن عشقم
ز آشیانی پریده ام که مپرس
عاشق و رند و لا ابالی وار
از جهانی رسیده ام که مپرس
بنده ای را فروختم به بها
سیدی را خریده ام که مپرس
جناب شاه نعمت الله ولی
درد دردی چشیده ام که مپرس
در طریقی که نیست پایانش
بر و بحری بریده ام که مپرس
دیده ام صورتی که دیده ندید
معنیی را شنیده ام که مپرس
گفته ام نکته ای تو را که مگو
خط به حرفی کشیده ام که مپرس
بلبل مست گلشن عشقم
ز آشیانی پریده ام که مپرس
عاشق و رند و لا ابالی وار
از جهانی رسیده ام که مپرس
بنده ای را فروختم به بها
سیدی را خریده ام که مپرس
جناب شاه نعمت الله ولی