عاشقان درش از درد دوا یافته اند
خستگان غمش از رنج شفا یافته اند
باده نوشان سرپرده میخانۀ دل
جرعۀ دُردی دَردش چو دوا یافته اند
مبتلایان بلایش زبلا نگریزند
گرچه از قامت وبالاش بلا یافته اند
نم چشم وغم دل ،قوتِ روان ساز ای جان
که کسان قوّت از این آب و هوا یافته اند
عارفان بی سروپا بر سرِ دارش رفتند
لاجرم اجر فنا دار بقا یافته اند
عاشقانی که چو ما غرقه دریا شده اند
گوهر حاصلِ ما در دلِ ما یافته اند
خودشناسان که مقیم حرم مقصودند
همچو سیّد زخود آثار خدا یافته اند
جناب شاه نعمت الله ولی