عاشق روی نازنین توام
واله زلف عنبرین توام
من اگر کافرم و گر مومن
در همه کیش ها به دین توام
به یقین جان بی گمان منی
بی گمان عاشق یقین توام
عشق تو شمع و من چو پروانه
سوخته عشق آتشین توام
گر به میخانه ور به کعبه روم
در همه جای همنشین توام
تو مرا گر گزیدی از دو جهان
من به جان عاشق گزین توام
صورت جان توئی و معنی دل
من همان تو و همین توام
هر چه دارم همه امانت توست
بسپارم چو من امین توام
گنج اسماء به من تو بخشیدی
نعمت الله و نور دین توام
جناب شاه نعمت الله ولی