از بودو نبود خود فنا شو
رندانه بیا حریف ما شو
خواهی که تو پادشاه باشی
درحضرت پادشه گدا شو
چون اوست نوای بینوایان
دریاب نوا و بینوا شو
دربحر محیط ما قدم نه
باما بنشین و آشنا شو
ازهستی او وجود جوئی
ازهستی خویشتن فنا شو
گربنده حضرت خدائی
چون بنده حضرت خدا شو
خواهی که رسی به نعمت الله
ایمن زفنا و از بقا شو
جناب شاه نعمت الله ولی
رندانه بیا حریف ما شو
خواهی که تو پادشاه باشی
درحضرت پادشه گدا شو
چون اوست نوای بینوایان
دریاب نوا و بینوا شو
دربحر محیط ما قدم نه
باما بنشین و آشنا شو
ازهستی او وجود جوئی
ازهستی خویشتن فنا شو
گربنده حضرت خدائی
چون بنده حضرت خدا شو
خواهی که رسی به نعمت الله
ایمن زفنا و از بقا شو
جناب شاه نعمت الله ولی