دل وجانم فدای جانان است
هر چه دارم برای جانان است
آنکه دم می زند ز سلطانی
چون غلامان گدای جانان است
نیست بیگانه از خدا به خدا
عارفی کاشنای جانان است
خلوت دل مقام حضرت اوست
دیگری کی به جای جانان است
مبتلای بلا اگر نالد
راحت من بلای جانان است
دل و جان را دهد به باد هوا
هر که او را هوای جانان است
نعمت الله که جان من به فداش
جام گیتی نمای جانان است
جناب شاه نعمت الله ولی