دولت وصل یار می بینم
کام دل در کنار می بینم
همه روشن به نور او نگرم
گریکی ور هزار می بینم
آنکه از چشم مردم است نهان
روشن وآشکار می بینم
هر خیالی که نقش می بندم
نور روی نگار می بینم
خانه دل که رفته ام از غیر
خلوت یار غار میبینم
این عجائب که دید یا که شنید
که یکی بی شمار می بینم
نعمت الله را چو می نگرم
از نبی یادگار می بینم
جناب شاه نعمت الله ولی