تن فدا کن تا همه تن جان شوی
جان رها کن تا همه جانان شوی
گِرد این وآن چه میگردی مدام
این و آن را مان که این وآن شوی
ترک کرمان کن به مصر جان خرام
تا بکی سرگشته کرمان شوی
ماه ماهانی ببین ای نورچشم
آن او باشی چو با ماهان شوی
گنج، او در کنج ویران نهاد
گنج او یابی اگر ویران شوی
عیدقربان است جان را کن فدا
عید خوش یابی اگر قربان شوی
جامع قرآن بخوانی حرف حرف
گر چو سیّد جامع قرآن شوی
جناب شاه نعمت الله ولی